معنی لاف و گزاف و چاپلوسی

لغت نامه دهخدا

لاف و گزاف

لاف و گزاف. [ف ُ گ َ] (ترکیب عطفی، اِ مرکب) خودستائی و مبالغه در امری. لاف و لام.


لاف و لام

لاف و لام.[ف ُ] (اِ مرکب، از اتباع) لاف و گزاف:
آخر بدهی به ننگ و رسوائی
بی شک یکروز لاف و لامش را.
ناصرخسرو.


لاف و لامانی

لاف و لامانی. [ف ُ] (ترکیب عطفی، اِ مرکب) لاف و گزاف. لاف و لام:
سخنت را نه عبارت لطیف و نه معنی
عروس زشت حلی دون و لاف و لامانی.
خاقانی.
رجوع به لامانی شود.


لاف و نام

لاف و نام. [ف ُ] (اِ مرکب، از اتباع) از اتباع است مانند نام و ننگ:
بدانگه که آراست خواهی مصاف
منی بفکن از سر گه نام و لاف.
اسدی (گرشاسبنامه).
کرا نازمودی گه نام و لاف
نشاید شمردنش خوار از گزاف.
اسدی (گرشاسبنامه).

واژه پیشنهادی

فرهنگ فارسی هوشیار

لاف و گزاف

(اسم) خودستایی، دعوی باطل.


لاف و لام

(اسم) لاف و گزاف: آخر بدهی به ننگ و رسوایی بی شک یک روز لاف و لامش را. (ناصر خسرو لغ. )

فرهنگ معین

لاف و گزاف

(فُ گَ) (اِمر.) سخنان بیهوده، ادعای بی اصل.

معادل ابجد

لاف و گزاف و چاپلوسی

343

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری